در فلسفه دین، مهمترین مسئله در جاودانگی نفس، پژوهش و مطالعه ادله له و علیه جوهریت نفس، بقا و نامیرایی آن است. گروهی از فیلسوفان با اثبات جوهریت نفس، کوشیدند تا ادله و شواهد بقا را صورتبندی کنند. دسته ای دیگر درصدد برآمدند تا با نشان دادن تجرد نفس، فسادپذیری آن را رد نمایند. این نوشتار می کوشد تا ضمن بررسی مقدماتی مفاهیم اساسی، بر نظریه های نقد بقای نفس متمرکز شده و ضمن بررسی ادله مخالفان نامیرایی، آن را به درستی شرح دهد و سپس نقد و رد کند. هیوم، راسل و آنتونی فلو سه فیلسوفی هستند که آراءشان در موضوع خاص «ادله و شواهد علیه بقا نفس» در این نوشتار بررسی شده و نقد و ابطال گردید. هیوم سه دسته استدلال علیه بقای نفس اقامه کرده که هر سه دسته مورد اقبال و توجه فلو واقع شده است. برخی از این استدلالها صرفاً به جرح و نقد اثبات جوهر نفس می پردازند. دسته ای دیگر فسادناپذیری و تجرد نفس را رد می کند و دسته سوم بقا و جاودانگی را مورد ایراد و نقد قرار می دهد. نگارنده نوشتار را براساس گونه شناسی ادله علیه جاودانگی در سه سطح سامان و صورتبندی کرده و با نگاهی انتقادی به آنها به پژوهش می پردازد.

دانلود مقاله