دکتر قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی در مورد عدم انطباق فرهنگ رسمی (آن فرهنگی که از سطوح بالا به بدنه جامعه تزریق می‏شود که منابع آن مبانی انقلاب و قانون اساسی است) با فرهنگ غیررسمی ( فرهنگ وارداتی‏ که در جامعه ساری و جاری است) به خبرنگار مهر گفت: در ۱۵۰ سال اخیر برخی کشورها به خصوص ایران با وضعیتی در حوزه فرهنگ مواجه شدند که تحت عنوان چندپارگی فرهنگی از آن نام می‎بریم. این چندپارگی در ایران تقابل دو و یا سه فرهنگ است. یکی فرهنگ ایرانی دوم فرهنگ اسلامی(اگر ایندو را از هم جدا کنیم) و سوم فرهنگ غربی.  یک زمینه تاریخی در دوره جدید که با غرب آشنا شدیم وجود دارد.

وی افزود: فرهنگ ایرانی اسلامی اگر فرهنگ رسمی جامعه ما باشد و فرهنگ غربی و وارداتی فرهنگ غیر رسمی جامعه ما  باید گفت همیشه این تعبیر صادق نیست. زیرا فرهنگ هنجار و آرمانی جامعه همیشه حکومتی نیست و فرهنگی را هم که مردم انتخاب می‎کنند و در متن جامعه جاری و ساری است همیشه غیر رسمی نیست فرهنگ وارداتی تا زمانی که به آداب و رسوم و سنت مردم سازگار باشد مردم آن را می‎پذیرند و به آن عمل می‏کنند و حالت رسمی هم پیدا می‏کند.

این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه تصریح کرد: بحث عنوان فرهنگ رسمی و غیر رسمی مهم نیست بلکه مهم چالش بین فرهنگ ایرانی اسلامی و فرهنگ غربی است. بسیاری از مشکلاتی که در باب فرهنگ قابل مطالعه است باید این باشد که مؤلفه ‏های این دو فرهنگ چه چیزهایی هستند، کدام یک از ایندو فرهنگ می‏تواند نقش تعیین کننده‏تری را شکل بدهند.

عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: در حال حاضر هیچ کدام از این دو فرهنگ را نمی‏شود به تمامی کنار زد، بایستی تعاملی بین ایندو برقرار شود تا ناهنجاری‏ها و کاستی‏هایی که در حوزه فرهنگ وجود دارد را سامان بدهیم. شیفته فرهنگ غرب شدن و غفلت از فرهنگ خودی هر دو زیان بار است.

این نویسنده و مترجم درباره اثرات و تبعات این عدم انطباق هم اظهارداشت: مهمترین اثر آن چند پارگی هویتی است. اگر بخواهیم هویت عقلانی را سامان بدهیم باید تعاملی که گفتم بین این دو فرهنگ شکل داد هرچند سازگاری بین این دو فرهنگ، سخت می‏شود ایجاد کرد. فرهنگ‏ها در تعامل با یکدیگر می‎توانند سبب رشد و شکوفایی و برآوردن نیازهای جامعه باشند.

این نویسنده و مترجم در پایان یادآور شد: تا زمانی که شناخت حقیقی از حوزه‏های چندپارگی فرهنگی نداشته باشیم نمی‏توانیم راه درمان را پیدا کنیم. یکی از مهمترین آسیب‏ها بعد از چندپارگی فرهنگی و هویتی، آشفتگی‎ای است که در حوزه فرهنگ و هنجارها شاهد آن هستیم. این آشفتگی و بحران‏ها به علت این است که ما نتوانستیم سازگاری عقلانی را میان این فرهنگ‏ها شکل بدهیم.