به گزارش ایکنا، سمینار مجازی «معرفت دینی در نگاه علامه جعفری»، یکشنبه، ۲۵ آبان‌ماه، با سخنرانی سیدسلمان صفوی، قادر فاضلی، سیدمحمد ثقفی، حمید پارسانیا، سیدمحمدرضا لواسانی، سیدجواد میری، علیرضا قائمی‌نیا و قاسم پورحسن برگزار شد.

قاسم پورحسن، عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در این همایش با موضوع «معرفت دینی و عقل‌گرایی اعتدالی» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: در مسئله نخست، معرفت دینی محل بحث است که باید مشخص شود، علامه جعفری وقتی بخواهد در باب دین مسئله معرفت را مطرح کند، معرفت‌شناسی دینی را چه چیزی می‌داند؟ علامه چند نکته مفروض را مطرح و بر آن اساس نتیجه می‌گیرد. نکته اول اینکه به دیدگاه ایشان معرفت‌شناسی دینی با معرفت دینی و با اعتقاد و باور دینی درهم تنیده است. در میان اینها آنکه در درون عقل‌گرایی اعتدالی قرار می‌گیرد معرفت‌شناسی دینی است. چون یک وقت شما می‌گویید خداوند وجود دارد و خداوند مهربان است که این جزو اعتقادات دینی است. این گزاره‌ها دلالتی بر پذیرش و عدم پذیرش ندارند، یعنی گزاره‌ها دلالت بر وجود یک عقد و باور دارند.

وی افزود: اما اینکه من بیایم و بیان کنم که این گزاره‌ها درست است یا خیر و چه دلایلی بر درستی این باورها دارم و … کنکاشی ثانوی است. بنابراین وقتی آن را درون معرفت‌شناسی دینی قرار می‌دهیم، در آنجا با ادله سر و کار داریم. اگر باور به وجود خدا و قادر بودن او بدون هیچ دلیلی را بپذیریم یک مسئله است، اما زمانی که بگوییم توانایی ارائه دلیل را داریم، یک مسئله دیگر است. لذا ساحت باور دینی و ساحت معرفت دینی شکل می‌گیرد و معرفت‌شناسی دینی، کوششی است که دست به برهان‌ورزی برای اعتقاد ورزیدن می‌زند. لذا ما در اعتقاد ورزیدن نسبتی با به محک آمدن و نسبتی با موجه ساختن نداریم. در حالی که در معرفت‌شناسی دینی از درست بودن، یقینی بودن و معیارهای خطاپذیری و عقل سخن می‌گوییم. مثلا اینکه آیا عقل می‌تواند انشاء حکم کند یا خیر. اینها مباحثی است که از حوزه معرفت دینی سر درمی‌آورد.

فهم فرایندی و مدلل دین

این استاد دانشگاه گفت: بنابراین معرفت‌شناسی دینی از دیدگاه علامه جعفری فهم فرایندی و مدلل دین با ابتنا بر ملاک‌های معتبر و با ابتنا بر بنیادهای عقلی و منطقی است که بتواند شأنیت تفسیر و فهم بیرونی را داشته باشد. این مسئله مهمی است که دیدگاه علامه را از جریان مسلطی که امروزه در حوزه مسیحی و … وجود دارد یا در درون تجربه‌گرایی یا ایمان‌گرایی دینی است و نسبت بسیار دوری با جریان عقل‌گرایی دارد، جدا می‌کند.

پورحسن تصریح کرد: لذا، معرفت‌شناسی دینی نظام‌وار است و نمی‌توانیم آن را ذوقی و شخصی بدانیم. در معرفت دینی وجود ضابطه، سازگاری باورها و ادله، واجد بودن منطق انسجام، انباشتگی، توجیه متقابل و در معرض ارزیابی عقلانی قرار گرفتن وجود دارد و سبب می‌شود که ما معرفت‌شناسی دینی را دستگاه‌مند بدانیم، چون در آنجا دست به فهم و کشف می‌زنیم و کاربست گزاره‌های دینی را بر اساس این کشف مورد قضاوت قرار می‌دهیم. به همین دلیل پای عقل و دلیل در میان می‌آید که آیا باورهای دینی دلیل‌پذیر هستند یا دلیل‌ناپذیر و آیا قدرت بر آوردن دلیل داریم یا نداریم و اگر نداشته باشیم با چه ملاکی می‌توانیم در مورد آنها قضاوت کنیم.

وی بیان کرد:‌ از دیدگاه علامه نمی‌توانیم حیث هستی‌شناسانه به معنای انشای حکم و افزودن بر احکام و مجموعه اعتقادات را قبول کنیم، یعنی چنین نیست که کارکرد عقل در باب دین در حوزه معرفت‌شناسی به تکوین و محتوای دین بینجامد. پس نمی‌توانیم بگوییم دخالت عقل بدین‌گونه است که می‌تواند دست به جعل، تاسیس و انشای احکام دینی بزند، اما در عین حال عقل می‌تواند همین احکام و بیان‌ها را کشف کند و لذا عقل وجه کاشفیت دارد. البته علامه جعفری از کشف فراتر می‌رود و می‌گوید عقل گرچه نمی‌تواند در حوزه دین دست به افزودن احکام بزند، اما در حوزه انسانی عقل منبع است.