در فلسفه فارابی آنچه شایان ملاحظه جدی است، مبحث خیال و فلسفه نبوت اوست که به هیچ روی از مآخذ یونانی ماخوذ و مقتبس نیست. هرچند پاره یی مستشرقان تلاش میکنند ریشه یی یونانی برای اندیشه های فارابی درباره وحی و رابطه آن با متخیله بیابند ولی حقیقت امر این است که این نظریه حاصل تلاشهای فارابی در جمع میان دین و فلسفه و بازکردن راه برای ایمان بوده است خواه ردپای این امر در آثار فیلسوفان یونان یافت شود، خواه یافت نشود. این سخن فارابی که نبی از راه خیال (به وسیعترین معنای این کلمه) از عقل فعال فیض میپذیرد و فیلسوف از راه عقل ـ زبان فلسفه برهان است و زبان دین خطابه ـ سخنی است که در فلسفه یونانی سابقه یی ندارد و از نوآوریهای فلسفی فارابی است. اندیشه اصلی مقاله حاضر این است که اگر تلاشهای فارابی را در جمع میان اندیشه های افلاطون و ارسطو و نیز جمع میان دین و فلسفه در پرتو مسائل کلام جدید (دیدگاههای کی یرکگاردی ـ ویتگنشتاینی)درباره رابطه عقل و ایمان و نیز زبان دین ملاحظه کنیم، به این نتیجه میرسیم که تلاشهای او به پیدایش و پرورش روش نوآورانه یی در حوزه زبان دین می انجامد که میتوان آن را نظریه «سلسله مراتبی زبان دین» نامید. این نظریه همچنین میتواند پرتو تازه یی بر مسائل جدید کلامی در حوزه زبان دین، بویژه مناقشه میان ایمان گروی و عقل گروی بیفکند و چشم انداز تازه یی را در این زمینه بگشاید.

دانلود مقاله