هجدهمین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا با عنوان «فلسفه و صلح جهانی» صبح امروز پنجشنبه اول خرداد به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در مجتمع آدینه آغاز شد.

حمیدرضا آیت اللهی

دکتر حمیدرضا آیت اللهی استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی طی سخنانی در این همایش به ارایه مقاله خود با عنوان «فلسفه اندیشی پیش نیاز هر گونه صلح جهانی» پرداخت و گفت: اگر صلح را به عنوان یک ضرورت در تعاملات انسانی بدانیم باید بررسی شود چه نوع اندیشیدنی می تواند بستر لازم را برای این ضرورت بشری فراهم سازد.

وی افزود: در این میان ساختارهای اندیشه ای همچون عمل، فرهنگ، دین، اقتصاد، سیاست و ادبیات می تواند مورد کنکاش قرار گیرد تا در آزمونی تحلیلی بتوان زمینه سازی صلح در بستر آنها ارزیابی گردد. به این مساله اشاره خواهم کرد که هر یک از این انواع تفکر قادر نخواهند بود تعاملاتی صلح مدار به وجود آورند و در نهایت به این مساله می پردازند که این فلسفی اندیشی است که می تواند زمینه مناسبی را برای صلح ایجاد نماید و نیز نشان خواهم داد که هر کدام از انواع اندیشیده فقط هنگامی می توانند در صلح مشارکت جویند که از منظری فلسفی به ارایه دیدگاه خود بپردازند و روش فلسفی را در بنای دیدگاه خود ضروری بدانند.

طوبی کرمانی

در ادامه این نشست دکتر طوبی کرمانی دانشیار گروه فلسفه اسلامی دانشگاه تهران نیز به ارایه مقاله خود با عنوان «صلح، کارکرد حکمت متعالیه»پرداخت و گفت: قرآن کریم حکمت حقه الهی را مرادف خیر کثیر می داند و انسان ها را به این موهبت الهی می خواهند از این رو تامل در چگونگی موجبیت حکمت از برای خیر کثیر و مصادیق آن در حکمت متعالیه که نشات گرفته از قرآن است، تاملی بایسته و شایسته می باشد.

وی افزود: مبانی اندیشه های دینی، تجربه های بشری و آرزوهای پیوسته انسانی به یک زیست و حیاتی توام با صلح و آرامش، بیانگر نیاز فطری انسان ها به چنین خیر و نعمتی است. از سوی دیگر تجربه بشری نشان می دهد که به دلایل بسیاری از جمله سیطره طلبی انسان ها، تحقق چنین آرمانی جز با تحقق حکمت الهی در افکار و اندیشه و عقل و قلب انسان ها امکان پذیر نمی باشد و تنها زندگی حکیمانه است که انسان را در مسیر مستقیم مستقر ساخته از تشتت آرا و افعال پرهیز می دهد و شخص را در حیطه فردی و اجتماعی منسجم و منظم می سازد چرا که در واقع جنگ از تشتت اذهان و قلوب نشات می گیرد و در نهایت به ستیزه و بی عدالتی در عمل می انجامد.

دکتر کرمانی افزود: در این میان رسالت جایگزینی هر چیز در مقام خویش به عهده حکمت الهی است و حکمت متعالیه با برخورداری لازم از منبع عظیم وحی مستعد ابلاغ پیام حکیمانه و عادلانه صلح جهان شمول است.

قاسم پورحسن

در ادامه این نشست دکتر قاسم پورحسن دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی نیز به ارایه مقاله خود با عنوان «صلح، گوش سپردن و فهم تکثر بر مبنای فلسفه ملاصدرا» پرداخت و گفت: حقیقت آن است که صلح امری مقدس و بشری است. صلح نیازمند درک متقابل است؛ درک از انسان، درک از علایق و خواسته های متفاوت، درک از تکثر و نیازهای متنوع و شاید متغایر و بالاخره از همه مهمتر، درک از این حقیقت بنیادین که همه انسان ها درجوامع و فرهنگ ها و تفکرات می توانند چراغ های یک حقیقت اصیل و یک نور شکوهمند باشند، باید به قدر و شان همه چراغ ها التفات کرد.

وی افزود: صلح بدون فهم این حقیقت که همه انسان ها در جستجوی غایتی هستند و همگان به قدر فهمشان عزیز و در خور احترام هستند، میسر نخواهد شد. صلح بیش از هر چیزی به فهم اصیل و ناب از انسان و قدر و عظمت او وابسته است. این فهم صحیح و عمیق نیازمند شالوده هایی فلسفی است تا تفکر عقلی را فراهم سازد و فلسفه ملاصدرا توان شکل دادن این شالوده را داراست در عین حال که یک فهم عمیق از انسان و حقیقت او عرضه می کند، بر تفکر عقلی پای می فشارد.

این استاد فلسفه یادآور شد: فلسفه ملاصدرا می کوشد تا تفسیری از انسان، رستگاری، عقلانیت و از همه مهمتر تکثر به دست دهد، تا از دیگران نشنویم نمی توانیم سخن بگوییم، فلسفه حقیقی به ما می آموزد که بیشتر گوش بسپاریم. ملاصدرا با تفکر فلسفی به ما یاد می دهد گوش سپردن بخشی مهم از فراگیری حقیقت است. گوش سپردن و سخن گفتن را می توان نزد ملاصدرا یافت.

دکتر پورحسن در پایان تصریح کرد: سخن تنها بیان نیست بلکه بر مبنای تفکر صدرایی آشکار ساختن است و حقایق در پرتو آن عیان می گردند. صلح با شنیدن و گوش سپردن به دیگران معنا می یابد و ظهور پیدا می کند و دوام می یابد. اندیشیدن در فلسفه ملاصدرا برای صلح یک رویا یا خیال یا توهم نیست بلکه یک حقیقت است که در پرتو آن صلح به درستی فهمیده می شود چنان که به فلسفه ملاصدرا از نگاه شالوده ای برای صلح بیاندیشیم، بزرگترین ثمره آن را آشکار ساخته ایم.