قاسم پورحسن، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست نقد و بررسی کتاب «پایان تئولوژی» که در اندیشگاه کتابخانه ملی برگزار شد، گفت: تقریبا در سراسر کتاب مفهوم روشنی از پایان و مفهوم روشنی از تئولوژی وجود ندارد. همانطور که می دانید پایان به دو معناست یکی سپری شدن و اینکه معنایی ندارد و معنای دیگر آن که هایدگر آن را به کار میبرد به مفهوم ظهور تمام امکانهای یک علم است. اما من از عنوان این کتاب معنای اول را برداشت کردم. یعنی سپری شدن یا مهر باطل به چیزی خوردن. در نگاه دوم علم امکانهایی دارد که آن امکانها و استعدادها بروز میکند. اما در نگاه اول که به تعبیری فوکویامایی است به مفهوم تمام شدن و بیثمر ماندن است.
وی در ادامه یادآور شد: بخش دوم سخنم درباره علوم انسانی است. تصورم این است که بحث علوم انسانی در ایران به بیراهه رفته است. من قائل به وضع متفاوتی از علم هستم. یعنی ما می توانیم دستگاهی بر مبنای معقولیت علم شکل بدهیم. من قائل به این نیستم که فیلسوفان مسلمان ما در ذیل سنت یونانی اندیشیدهاند. علوم انسانی در درجه اول، نباید دغدغه بومی شدن داشته باشد، در صورتی که در باب علوم انسانی اسلامی، هم نویسنده و جامعه ما نگاهی افراطی دارد.