همایش «ابن سینا و حکمت مشرقی» دهم دیماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در بنیاد ایرانشناسی برگزار شد. کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه در این نشست با موضوع «تاثیر ابن سینا بر فلسفه غرب» گفت: پیامبر اسلام در سال ۵۷۱ میلادی متولد شدهاند و وفات ایشان نیز ۶۳۲ است که تاریخ مهمی برای ما است. مسلمانان بعدا از سال ۶۳۳ تا سال ۶۴۰، عراق و ایران و سوریه را فتح میکنند. در ۷۱۱ میلادی مسلمانان به اسپانیا رسیدند و قسمتی نیز از شرق را فتح کردند. در سال ۷۶۲ بغداد دارالخلافه شد. در سال ۱۰۵۵ ترکان سلجوقی روی کار آمدند و در سال ۱۰۹۶ یعنی آخر قرن یازدهم، جنگهای صلیبی شروع شد. یعنی حدودا از شروع جنگهای صلیبی اختلاف مسلمانان و غربیان شروع شد.
وی در ادامه تصریح کرد: این مسیر تاریخی در واقع شامل دوره ابن سینا نیز میشود. برای اینکه ابن سینا در سال ۹۸۰ میلادی متولد و در ۱۰۳۷ فوت میکند. یعنی در همین مسیر ابن سینا نیز بوده است و الآن حدودا ۱۰۲۰ سال است که او متولد شده است. این جریان و این اختلافها که میان غربیان و مسلمانان شروع شده نیز تنها واجد ابعاد منفی نبوده است. غربیها با یک آگاهی خاصی سعی داشتند از دستاوردهای مسلمانان استفاده کنند. در نتیجه افرادی از قسطنطنیه به بغداد میآمدند، از جمله فرستاده شاهان بیزانس که در بغداد، عربی یاد گرفته بود و سعی میکرد که فرهنگ اسلامی را بشناسد و فعالیت فرهنگی آنها را تحلیل کند.
این مدرس برجسته فلسفه بیان کرد: به هر ترتیب توجه به کشورهای شرقی خیلی زود شروع شد. یک فیلسوفی در قرن یازدهم است که در ایران او را نمیشناسیم که هم دوره ابن سینا بوده است و بنده میخواهم عرض کنم که این شناسایی که شاید هزار سال طول کشید، همیشه یک شکل نبوده و افراد مختلفی اعم از طبیب، فیلسوف و … در غرب با ابن سینا نیز سروکار داشتهاند؛ به ویژه این را در قرن یازدهم میبینیم که قرن مدارس است. یعنی فرصت تحصیل به وجود آمد و کسانی برای مطالعه فرصت پیدا میکنند. در قرن دوازدهم است که این مدارس به اوج خود رسید، اما هنوز خبری از دانشگاهها نیست و هر مدرسهای سبک خودش را دارد و کار خودش را انجام میدهد.
مجتهدی بیان کرد: اگر در قرن دوازدهم به وضعیت اسپانیا توجه کنیم، میبینیم که وقتی مسلمانان از آندلس رانده شدند، مسیحیان یک کتابخانه داشتند که شاید اگر الآن بود، میشد مطالب زیادی از آن فهمید. یکی از روحانیون مسیحی این کتابخانه را گرفت که در آن متون عربی و نسخههای خطی نفیسی وجود داشت و دارالترجمهای به وجود آمد. در این دارالترجمه افرادی مشغول کار شدند و در واقع فرهنگ اسلامی از طریق آن کتابخانه در اروپا پخش شد.
وی در ادامه تصریح کرد: البته ابن سینا توسط برخی از غربیها نیز معرفی شده که در مورد ابن سینا و متونش فکر میکنند، البته الزاما با ابن سینا همفکر نیستند، اما در مورد او تفکر میکنند. در قرن دوازدهم میلادی، غربیها ابن سینا را نوعی منجی فرهنگی میدانستند و متفکران غربی که مورد توجه نبودند، به اسم ابن سینا میتوانستند حرف بزنند. لذا ابن سینا منجی متفکران بود و کسی بود که به اسم او، آنچه نمیتوانستند را میگفتند.
چهره ماندگار فلسفه بیان کرد: قرن سیزهم دوباره ابن سینا مطرح شد، اما به یک معنای دیگر. در واقع یک ابن سینای مشائی مطرح شد. اینجا ابن سینای اشراقی بود، اما در قرن سیزدهم مدارس تبدیل به دانشگاه شدند و این مسئله قابل تامل است. در آن زمان احساس کردند که انضباط مدارس از دست رفته است و باید مرکزی درست شود تا اینها بتوانند بر مدارس نظارت داشته باشند. بنابراین صنف استادان را تأسیس کردند و اولین دانشگاه رسمی در فرانسه و انگلیس درست شد که قدیمیترین دانشگاه، آکسفورد است.
مجتهدی در ادامه تصریح کرد: در قرن سیزدهم، با پیدایش دانشگاهها، ارسطو را با احتیاط تدریس میکردند، اما تدریس میشد. در عین حال، افرادی که به او توجه داشتند، ارسطو را ابن سینایی میکردند و یکی از این افراد آلبرت کبیر است. او شخص بسیار قابل احترامی است و یکی از کارهای او تربیت دانشجو است که توماس آکوئینی را ایشان تربیت کرده است که بزرگترین فیلسوف مشائی اروپا است.
این چهره ماندگار فلسفه در انتهای سخنان خود بیان کرد: در عصر جدید نیز توجه به ابن سینا وجود دارد که یکی از آنها ژیلسون است. اتین ژیلسون معتقد است که فلاسفه اروپایی و قرون وسطی را بدون مطالعه ابن سینا نمیتوان فهمید و تاثیر ابن سینا را بیش از آن میداند که قبلا میگفتند. البته خود او مسیحی متعصب است، اما این نسخهها را دیده و مطالب خاصی در این نسخهها تشخیص داده است. ژیلسون استاد هانری کربن است و آنچه که هانری کربن در مورد قرون وسطی و شرقشناسی میداند را از این فرد گرفته است. کربن نیز ابن سینا را در دل تاریخ فلسفههای اسلامی گذاشت.