المباحثات مجموعه پرسش‌ها و پاسخ‌ها است و با سایر آثار ابن‌سینا تفاوت دارد و بسیار به کتاب تعلیقات وی نزدیک است. بهمنیار یا ابن‌زیله اصفهانی یا هر دو و یا مجموعه‌ای از شاگردان در حلقۀ گفتگویی که علاء‌الدوله در دوران اقامت چهارده ساله ابن‌سینا در اصفهان در فاصلۀ سالهای ۴۱۴ ق. تا ۴۲۸ ق. ترتیب داده است، پرسش‌ها را مطرح می‌کردند و ابن‌سینا پاسخ می‌داد. از‌این‌حیث که متون المباحثات پاسخ‌های شفاهی ابن‌سینا است، اهمیت بسیار داشته و می‌تواند بیانگر آراء اختصاصی وی باشد. این کتاب به‌طور قطع از آثار ابن‌سینا است و کسانی که در صحت انتساب آن یا حتی تعلیقات بر ابن‌سینا اشکال وارد کردند، آگاهی درستی از نوشته‌های ابن‌سینا ندارند. جوزجانی این کتاب را از آثار ابن‌سینا دانسته و در مجموعه آثارش ذکر کرده است. فخر رازی، خواجه نصیر و ملاصدرا، المباحثات را از آن ابن‌سینا دانستند. کتاب المباحثات مشتمل بر شش مباحثه و یک ملحق است.

بخش‌های کتاب که با عنوان المباحثه آمده است لزوما براساس جلسات تنظیم نشده و مجموعه المباحثات ساختار کتابی ندارد. مباحثه ششم با تمام پنج مباحثه ازحیث حجم برابری می‌کند. بسیاری از ابداعات ابن‌سینا در باب هستی، نفس و عقل در همین مباحثه ششم گرد آمده است. نسخۀ بودلیان، قدیمی‌ترین نسخه محسوب شده و این نسخه به‌همراه نسخۀ پرینستون دو نسخۀ کامل المباحثات محسوب می‌شود. نسخۀ دارالکتب المصریه نیز پس از آنها از اعتبار برخوردار است. نسخۀ دانشگاه تهران نیز که در مجموعۀ رسائل(۷۴ رساله) ابن‌سینا آمده نیز ازجمله نسخه‌های معتبر است.

اینکه المباحثات در چه زمانی از عمر شیخ شکل گرفته است، کار چندان دشواری نیست. هم ابن‌سینا و هم جوزجانی تصریح دارند که کتاب الانصاف در بیست مجلد و در بیست‌و‌هشت هزار مسئله بوده و در جریان حمله و غارت اصفهان توسط مسعود غزنوی از بین رفته است. المباحثات به‌طور کامل موجود است و در چند جای از این اثر به کتاب الاشارات و التنبیهات ارجاع داده شد. بنابراین المباحثات به‌طور قطع مربوط به چهار سال پایانی عمر بوعلی و از آخرین نوشته‌های اوست. به‌نظر می‌رسد دو کتاب التعلیقات و المباحثات دو اثر پایانی باشند که در اواخر عمر شیخ تدوین یا گردآوری شده‌اند. در شرحی که بر کتاب المباحثات خواهم نوشت می‌کوشم تا تمایز بنیادین این کتاب نسبت به سایر آثار ابن‌سینا را توضیح دهم. شفاهی‌بودن، پایانی‌بودن، مشرقی‌بودن، و اختصاصی‌بودن پاسخ‌ها ازجمله ویژگی‌های مهم المباحثات است.

کتاب المباحثات علاوه‌بر آنکه دشوارترین متن فلسفی ابن‌سینا محسوب می‌شود، پراهمیت‌ترین متون فلسفۀ اسلامی است که در آن، آخرین دیدگاه‌های حکمت مشرقی بیان شده است. تاکنون در ایران هیچ پژوهش مستقلی دربارۀ المباحثات صورت نگرفته است و چند نوشتاری توضیحی ازسوی مستشرقانی همچون گوتاس و برتولوچی به‌صورت بسیار ناقص تدوین گردید. خوانشی متفاوت از اندیشه‌های فلسفی ابن‌سینا با تأکید بر آثاری همچون المباحثات ضروری است چون دیدگاهی نو از حکمت مشرقیۀ ابن‌سینا به‌دست می‌دهد. با تفسیری متفاوت می‌توان اهمیت و جایگاه المباحثات را در منظومۀ فلسفی ابن‌سینا و نسبت او با سنت یونانی و التفات خاص او به میراث خرد ایرانی- مشرقی را مورد توجه و تبیین صحیح قرار داد.

در حقیقت المباحثات را باید مهم‌ترین و آخرین اثر ابن‌سینا برشمرد که به‌همراه دو متن التعلیقات و الاشارات، بنیان‌های حکمت مشرقی شیخ را عیان می‌سازند. تاکنون کوشش مهمی در بازخوانی و شرح و تفسیر سه کتاب التعلیقات، دانشنامه علائی و المباحثات صورت نگرفته است. المباحثات هم آخرین اثر ابن‌سینا است، هم در قالب پرسش و پاسخ و به‌نحو شفاهی است که نظرات خاص شیخ در آن بیان شده است و هم در بسیاری از موضوعات همچون مباحث هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و نفس و عقل می‌توان تفاوت آراء وی با سنت یونانی را آشکارا مشاهده کرد. سخن مهم این است که کتاب الانصاف با حکمت مشرقی ابن‌سینا که مبتنی‌بر خرد ایرانی است، پیوند دارد و شرح و تفسیر آن می‌تواند بخشی از ایده و رهیافت مشرقیۀ ابن‌سینا را آشکار سازد.

چرا متون که روزگاری شالودۀ مکاتب فلسفی و بازخوانی‌ها و شرح‌ها را شکل می‌داد امروزه به فراموشی رفته و توجهی به نقش آن در فهم بنیان‌های صحیح متفکران نمی‌شود؟ چگونه می‌توان متون را به‌عنوان بنیان بنیادین میراث مورد بازخوانی قرارداد، و یا چه نوع بازخوانی مورد نیاز است و یا چه نسبتی می‌توان با دورۀ معاصر داشته و نقش ایفا کند؟

در مقدمۀ مباحثۀ چهارم، می‎توان انتقادات اساسی و طعن و ردّ ابن‌سینا بر فلسفۀ مشائی را مشاهده نمود. گروهی از شاگردان و یاران از شیخ درخواست کردند تا کتاب به غارت رفتۀ الانصاف را بازتدوین نماید. مقدمۀ مباحثۀ چهارم ازحیث مواجهۀ ابن‌سینا با مشائیان اهمیت بسیار داشته و نقدهای تند ابن‌سینا را بازتاب داده است، جایی‌که گوید میزان فهم آنان از فلسفه تا چه حد نازل و رنجور است. همۀ شاگردان و به گفتۀ خود شیخ، الاخوان (برادران در علم) در این حلقۀ گفتگو در دربار علاء‌الدوله حضور داشتند و بهمنیار و ابن‌زیله سرآمدترین آنان بودند.

در بند ۳۴ کتاب المباحثات، از مسائل مشرقیه و حکمت عرشیه سخن گفته است. در بند ۳۵ از کتاب الانصاف نام برده که از بین رفته و بازتدوین آن بسیار دشوار است. در عین حال گوید کتابی را که در حکمت مشرقی نگاشته و از بین رفته، قابل بازنگاری است. ابن‌سینا تصریح دارد که هیچ‌کس از مطالبی که در این اثر دربارۀ مسائل مشرقیه بیان داشته‌ام، آگاهی ندارد: و اما المسائل المشرقیه، فقد کنت عبّاتها بل کثیرا منها فی اجزائها، بحیث لا یطلع علیها أحد… شیخ البته توضیح می‌دهد که این اثر به صورت کتاب نبوده بلکه در کاغذپاره‌ها یادداشت شده بود.

اهمیت المباحثات را باید در مباحثۀ ششم جستجو کرد. بسیاری از ابتکارات ابن‌سینا در این مباحثه طرح شده و مباحث مهم هستی‌شناسی و دیدگاه اساسی تشکیک و اشتراک معنوی وجود، فیض، مراتب هستی و مسئلۀ شدت و ضعف و تأکد و تضعّف در وجود در این مباحثه بیان گردیده است. این مباحثه ازحیث حجم، موضوعات و ساختار با سایر مباحثه ها نیز تفاوت دارد. ملحقات کتاب المباحثات در باب انسان و نفس انسانی آغاز شده و با تمجید از شخصیت علمی و فلسفی فارابی پایان می‌یابد. دو بند پایانی کتاب المباحثات اهمیت داشته و ابن‌سینا در اینجا از کتاب الانصاف و تقسیم فیلسوفان به مغربیین و مشرقیین سخن گفته و بیان داشته که فارابی بزرگترین فیلسوف از پیشینیان است: …فأخبره أنّی کنت صنفت کتابا سمیته “کتاب الإنصاف” و قسّمتُ العلماء قسمین: مغربیین و مشرقیین. و جعلت المشرقیین یعارضون المغربیین حتی إذا حقّ اللداد، تقدمتُ بالانصاف. و کان یشتمل هذا الکتاب علی قریب من ثمانیه و عشرین ألف مسئله و أوضحت شرح المواضع المشکله… و أمّا أبونصر الفارابی فیجب أن یعظّم فیه الاعتقاد و لا یجری مع القوم فی میدان. فیکاد أن یکون أفضل مَن سَلَف من السلف.