نفس در نگاه سهروردی نوری از انوار اسفهبدیه است که در شرق هستی ریشه داشته، لیکن به بدن مادی تعلق گرفته و به تدبیر و تصرف در او مشغول شده است، از عالم قدسی به ظلمتکدۀ ناسوت هبوط کرده و در آن اسیر گشته است. پس از معرفت خویشتن، جایگاه حقیقی خویش را مییابد و در پی رسیدن به آن به جستجو میپردازد. راه بازگشت به سرای حقیقی، موانع پیش رو و مراحلی را که نفس میبایست طی نماید با راهنمایی پیرِ راه، موضوع غالب رسالههای رمزی شیخ اشراق است که به زبان رمزی نگاشته شده است. وی کسب معرفت نسبت به خویشتن خویش، قوای نفسانی و جهان ظلمت را به عنوان مقدمه حرکت لازم و ضروری شمرده و راه رهایی از بند قوا و بندهای جسمانی را کسب معرفت کسبی و بحثی همراه با ترک تعلقات دنیوی میداند. در سیر استکمالی، نفس قابلیت آن را داراست که نه تنها از خود و مقام حقیقی خویش فراتر رفته، بلکه خود عقلی از عقول مفارق شود که صفیر او خفتگان را بیدار کرده و نفوس و ماده از او منفعل گردند. نظریه نفس در سهروردی با رویکرد هستیشناسانۀ نوری او در پیوند است. بدون فهم دقیق آرای نظام نوری او نمیتوان بهدرستی مسأله نفس و سیر کمالی آن و نیز چگونگی کسب معرفت را دریافت.