دومین همایش «ابن‌سینا و حکمت مشرقی» با موضوع «بازخوانی تأثیر حکمت ایرانی بر فلسفه ابن‌سینا»  ۱۰ دی‌ماه، از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۲:۳۰ در سالن همایش‌های بنیاد ایرانشناسی واقع در خیابان شیخ بهایی جنوبی، خیابان ایران‌شناسی برگزار می‌شود.به همین منظور برای اطلاع از جزئیات این همایش و اهمیتی که در پرداختن به ابن‌سینا وجود دارد با قاسم پورحسن، دبیر علمی این همایش، به گفت‌وگو پرداختیم. پورحسن در این گفت‌وگو با بیان این همایشی که بنیاد حکمت اسلامی صدرا آن را تدارک دیده، دومین همایش ابن‌سیناست که بنیاد صدرا آن را برگزار می‌کند، گفت: عنوان همایش نیز ابن‌سینا و حکمت مشرقی است و استادان حاضر در آن علاوه بر بنده، سیدمحمد خامنه‌ای، کریم مجتهدی، حسین کلباسی‌اشتری، رضا داوری‌اردکانی، غلامرضا اعوانی، غلامحسین ابراهیمی‌دنیانی و حسن بلخاری هستند.

 

فلسفه روی به آینده است

عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به محوریت این همایش تصریح کرد: همچنان که در کتاب ابن‌سینا و حکمت مشرقیه تأکید کرده بودم سهم سنت ایرانی و سنت حکمت ایرانی و متفکرانی مانند ابن‌سینا قابل توجه است. بهانه برگزاری همایش این بود که در دانشگاه علوم پزشکی ترکیه واقع در آنکارا، مجسمه‌ای از ابن‌سینا نصب شد که ذیل آن از ابن‌سینا به عنوان حکیم الترک یاد شده است. در واقع این نشست می‌خواهد این مسئله را بررسی کند که ابن‌سینا به کدام سنت تعلق دارد، بر کدام سنت تأثیر گذاشته است و چرا تلقی نژادی و قومی از ابن‌سینا نادرست است.

وی تصریح کرد: ابن‌سینا متعلق به همه متفکران و جوامعی است که با او نسبتی داشته‌اند همچنان که خاصیت فلسفه این است. در این همایش قصد داریم تأکید کنیم که فلسفه به طور کلی رو به آینده دارد و متعلق به زمان سپری‌شده نیست. هفته گذشته، دکتر مجتهدی نیز در نشست فارابی این نکته را تأکید کرد؛ بنابراین فلسفه و تفکر حکمی متعلق به دوره گذشته نیست؛ یعنی فلسفه از امکان‌هایی برای جوامع سخن می‌گوید که می‌تواند تفکر عقلانی را برای جوامع به ارمغان بیاورد.

ابن‌سینا و فارابی و زایش دوره طلایی

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه امروز در دنیای اسلام با فقدان عقلانیت مواجه هستیم، تصریح کرد: در مقدمه کتاب فارابی نیز نوشته‌ام که چرا به فارابی و ابن‌سینا نیاز داریم. مهم‌ترین علت این است که ابن‌سینا و فارابی بنیان‌های حکمی و عقلانی را پایه‌گذاری کرده‌اند که منجر به زایش دوره طلایی شد و اکنون اگر بخواهیم از این وضعیت که وضعیت رکود عقلانی است و گرفتار خشونت و نگاه‌های فاشیستی هستیم بیرون آییم، راهی غیر از فهم این سنت عقلانی نداریم.

پورحسن بیان کرد: ابن‌سینا فقط از باب یک تاریخ و یک خراسان بزرگ و ایران اهمیت ندارد. تفکر او متعلق به همه انسان‌ها و جوامع اسلامی است، اما جوامعی که او را بخوانند، نه اینکه به او تفکر تفاخر نژادی داشته باشند و متأسفانه مورخان عرب بنویسند که فیلسوف العرب و نادانسته برخی در ترکیه او را حکیم‌الترک بنامند. با این تلقی‌ها، خشونت‌های قومی و نژادی نیز تشدید می‌شود و زمانی می‌توانیم از این سنت عقلانی بهره بگیریم که نشست علمی برگزار کنیم و فهم درستی از این تفکر فلسفی داشته باشیم.

اشتیاق غرب به ابن‌سیناخوانی در سده سیزده

وی در ادامه به اهمیت پرداختن به ابن‌سینا اشاره و تصریح کرد: ابن‌سینا در دوره‌ای است که از آن به دوره بسط تمدن اسلامی و طلایی یاد می‌کنیم. وقتی در حوزه مغرب‌زمین متفکر بزرگی مانند هایدگر تصریح می‌کند که بزرگترین فیلسوف غرب اکهارت است و اکهارت بیان می‌کند که فیلسوف بزرگ ابن‌سیناست که در نمط هشتم در مورد انسان و … چنین گفته است، اهمیت ابن‌سینا روشن می‌شود. اکهارت کسی است که همراه با آلبرتوس و آکوئیناس شروع به خواندن ابن‌سینا کرد.

پورحسن بیان کرد: در سه سنت فرانسه، ایتالیا و آلمان در اواخر سده سیزده و اوایل سده چهاردهم، اشتیاق زیادی به خواندن ابن‌سینا پیدا شده بود؛ یعنی اگر هم ابن‌رشد می‌خواندند، می‌خواستند به ابن‌سینا برسند. برای اینکه او تابعی از ابن‌سیناست. ابن‌سینا تفکری را مطرح کرد که در حقیقت ریشه در سنخ اندیشه ایرانی دارد. البته ایران به معنای جغرافیا نیست، ایران به مثابه سنخ تفکر مطرح است. ابن‌سینا در حکمت مشرقیه از ایران با عنوان شرق یاد می‌کند و می‌گوید که در اینجا سنتی وجود دارد که نیرومند است و می‌تواند در مورد انسان، سعادت او و نسبتش با مبدأ و عالم تفکر کند که این غیر از سنت یونانی است.

افقی که ابن‌سینا گشود

این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه تصریح کرد: ابن‎سینا افقی را گشود و راهی را برای تفکر باز کرد که لزومی ندارد در ذیل متفکران دیگر بیندیشیم. او می‌گوید لزومی ندارد که در مورد تفکر حکمی مقهور مغرب‌زمین باشیم؛ بنابراین ایران و آینده ایران اهمیت دارد و اگر آینده ایران برای ما اهمیت دارد و ایران چنین استعدادی دارد که بتواند تبدیل به تفکر انسانی شود، ابن‌سینا می‌تواند در قلب این اندیشه قرار بگیرد.

وی بیان کرد: تلقی بنده این است که در مورد ابن‌سینا تلاش زیادی نکرده‌ایم. ابن‌سینا میراثی متعلق به همه انسان‌هاست و به شدت مخالف با نگاه‌هایی هستم که به صورت نژادی با متفکران مواجه می‌شوند؛ اگر در کشوری رنگ قومیتی به این مسائل بدهند، یعنی به هیچ وجه نتوانسته‌اند فهمی از این سنت عقلی ارائه کنند. این سنت عقلی می‌تواند بر خشونتی که در حال حاضر در دنیای اسلام وجود دارد غلبه کند. آینده متعلق به سنت عقلانی است و فقط با میراثی عقلی و بازخوانی این میراث، که نیرومندترین وجه آن در اندیشه ابن‌سینا وجود دارد، می‌توانیم رو به آینده پیش رویم و عقلانیتی را برای دنیای اسلام به ارمغان بیاوریم.